Web Analytics Made Easy - Statcounter

خیابان «حقوقی» که در منطقه۷ تهران و محله خواجه نصیر قرار دارد، روزگاری محل زندگی رجال و سیاستمدارانی چون «حسنعلی منصور» نخست وزیر، «احمدحسین عدل» وزیر کشاورزی، «غلامرضا فولادوند» نماینده مجلس شورای ملی، «حسین فاطمی» وزیر امور خارجه دولت مصدق، «مستوفی الممالک» نخست‌وزیر ایران در دوره قاجار و پهلوی، «شهریار عدل» باستان‌شناس شهیر و برادرش «کامران عدل» بنیان‌گذار عکاسی نوین بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این گزارش با کمک اهالی قدیمی محله و با استناد به شواهد تاریخی وجه تسمیه و هویت تاریخی این خیابان را مرور کرده‌ایم.

نام «حقوقی» از کجا آمده؟

نشانی‌اش سر راست است. پیچ‌شمیران، خیابان دکتر شریعتی، خیابان حقوقی. خیابانی که در ابتدای خیابان دکتر شریعتی قرار گرفته و امتدادش به پل چوبی می‌رسد. اهالی می‌گویند زمانی این خیابان پر از باغ و درختان میوه بوده. هیچ‌ فردی به درستی نمی‌داند چرا نام این خیابان حقوقی است. برخی می‌گویند حقوقی نام یکی از رجال دولتی دوره پهلوی و از صاحب منصبان قضایی بوده ولی برخی دیگر معتقدند نام خیابان قبلا فاطمی بوده و شخصی به نام حقوقی که از ملاک و درشکه‌داران قدیم بوده نام حقوقی را برای این خیابان انتخاب کرده است.

خانه حسنعلی منصور اینجاست؟

چندین خیابان فرعی و کوچه به خیابان حقوقی منتهی می‌شود که در برخی از آنها هنوز آثاری از خانه‌های قدیمی است. در یکی از این فرعی‌ها روزگاری «حسنعلی منصور» وزیر و نخست وزیر عصر پهلوی و نوه دختری ظهیرالملک (حکمران و دولتمرد دوره پهلوی و قاجار) سکونت داشته است. منصور سال ۱۳۲۴ به استخدام وزارت امور خارجه درآمده و به پشتوانه خانوادگی مدارج ترقی را به سرعت طی کرده، او پس از یک ازدواج ناموفق، با فریده امامی نوه‌ دختری وثوق‌الدوله ازدواج و با خانواده‌های متنفذ وثوق، قوام و امینی هم نسبت خانوادگی پیدا کرد. منصور برخلاف آوازه خانوادگی و نفوذ زیادش در دربار، بخت و اقبال بلندی نداشت و در بهمن ماه ۱۳۴۳ مقابل مجلس شورای ملی ترور شد و چند روز بعد در گذشت.

منزل زیبای دکتر فاطمی

طبق شواهد دکتر «حسین فاطمی» سیاستمدار و وزیر امور خارجه دولت مصدق و مدیر روزنامه باختر امروز، در خانه‌ای زیبا و بزرگ در نبش کوچه قریب (فرزانگان فعلی) زندگی می‌کرده است. این خانه بعدها توسط تعاونی مسکن بیمارستان شفا یحیاییان خریداری و تخریب شد و در حال حاضر هیچ نشانه‌ای از آن بنای زیبا و چشم‌نواز در خیابان حقوقی دیده نمی‌شود.

مستوفی، نخست‌وزیر قاجار و پهلوی

به گفته ساکنان قدیمی خیابان و طبق شواهد این خیابان زمانی محل زندگی خاندان مستوفی‌الممالک بوده و به همین دلیل ‌ نام یکی از فرعی‌های خیابان حقوقی «مستوفی» است. «میرزا حسین مستوفی‌الممالک» ۵ دوره نخست وزیر ایران بوده است. او که هم در عصر قجرها و هم در دوره پهلوی به نخست وزیری رسید، بسیار میان سیاستمداران محترم بود و سخن او همواره به عنوان ریش سفید مورد تایید دیگران بود. خاندان مستوفی بیش از یک قرن مقام و لقب مستوفی الممالک (وزیر دارایی) را داشتند. حسین مستوفی خانواده بزرگی شامل چندین همسر و فرزند و املاک بسیاری در تهران داشت که یکی از آنها خانه باغی در خیابان حقوقی و کوچه مستوفی بود. قدیمی‌ها می‌گویند شاهد تخریب باغی در این کوچه بوده‌اند که به احتمال زیاد باغ خاندان مستوفی الممالک بوده است اما معلوم نیست کدام یک از اعضای این خانواده بزرگ در آن زندگی می‌کرده‌اند.

بنیانگذار کشاورزی نوین در ایران

«احمدحسین عدل» از بنیان‌گذاران کشاورزی جدید ایران است. او ۳ بار در کابینه‌های قوام السلطنه و ۲ بار در کابینه حکیم الملک و سپهبد زاهدی به مقام وزارت کشاورزی منصوب شد. خانه و باغ او در ابتدای خیابان حقوقی قرار داشت. ملک او از شاهکارهای معماری استاد فروغی بود که بعدها تخریب و یک ساختمان بلند به جای آن ساخته شد.

خانه شهریار، مرد پرنفوذ یونسکو

تا چند سال پیش محل زندگی «شهریار عدل» یکی از فرزندان احمدحسین عدل و از بزرگان باستان شناسی و میراث فرهنگی دنیا در این خیابان و درست در کنار خانه باغ پدری بوده است. هنوز نام «شهریار عدل» روی زنگ سفید و قدیمی خانه باقی است، شهریار عدل با هزینه شخصی خود برای ثبت جهانی تخت جمشید، چغازنبیل و میدان نقش جهان اصفهان تلاش کرد و موفق شد.

او در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی با هزینه شخصی خود به دنبال میراث به تاراج رفته ایران رفت و برخی را با ارایه سند و مدارک کافی و با کمک سازمان میراث فرهنگی برگرداند. شهریار، معاونت امور بین‌الملل موسسه فرهنگی ایکوموس در ایران را برعهده داشت و در مرکز یونسکو در پاریس دارای نفوذ زیادی بود.

او در تهیه‌ پرونده و ثبت جهانی آثار تاریخی در فهرست یونسکو نیز نقش موثری ایفا می‌کرد. گفته شده این خانه دو طبقه که طبقه همکفِ آن، محل کار و زندگی و مطالعه و بررسی‌های شهریار بود و طبقه بالا متعلق به خاندانش به موزه تبدیل می‌شود.

کامران، بنیانگذار عکاسی مدرن

کمی پایین‌تر از خانه شهریار، محل زندگی برادرش «کامران عدل» عکاس و بنیانگذار عکاسی مدرن ایران است. اهالی کوچه در دهه ۶۰ این خانه را به عنوان کارگاه عکاسی کامران می‌شناختند و می‌گویند ویترین شیشه‌ای در ورودی خانه نصب کرده و آثاری از خود را در آن به نمایش گذاشته بود.

حاصل سال‌ها عکاسی او کتاب‌های «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»، «اجرای نقش در کاشی‌کاری ایران»، «بازارهای ایرانی»، «خط بنایی»، «سفارت ایتالیا در تهران»، «گذری ارابه چهارمحال‌وبختیاری»، و «یاد باد، آن روزگاران یاد باد (معماری شیراز)» و ده‌ها مجموعه عکاسی نفیس از سراسر نقاط دنیاست.

موزه خوشنویسی در خانه نماینده مجلس

یکی از فرعی‌های ابتدای خیابان حقوقی، «فولادوند» نام دارد. دلیل این نامگذاری سکونت «غلامرضا فولادوند» نماینده مجلس شورای ملی در کوچه رو به‌رویی است. خانه فولادوند با معماری زیبا از بناها ارزشمند تاریخی تهران است که سال‌ها به عنوان لوکیشن فیلم‌های سینمایی مورد استفاده قرار می‌گرفت. این خانه بعد از مرمت توسط سازمان زیباسازی شهرداری تهران به موزه خوشنویسی تبدیل شد.

بیشتر بخوانید:

سالروز مرگ رضاخان / جسد مومیایی او سال ۹۷ در حرم عبدالعظیم شهرری پیدا شد؟

قرارداد ایران و چین در یک قرن قبل/صادرات مهم ایران به چین تریاک بود!

حقوق عمه، خواهر و نورچشمی‌های ناصرالدین شاه چقدر بود؟/ نگاهی به حقوق مردم و آقازاده‌ها در عهد قاجار

۲۱۲۲۰

کد خبر 1690906

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: تاریخ انقلاب تاریخ معاصر تاریخ تهران مستوفی الممالک خیابان حقوقی شهریار عدل محل زندگی نخست وزیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۳۰۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری از ایران فردا | برخوردها از سال ۸۸ جامعه را پیچیده‌تر کرده | تنش‌های بزرگ در دل رخدادهای کوچک است!

طیفی از حکومت، تنها راهبرد مبتنی بر خشونت و ابزارهای متناسب با آن را به کار گرفته، حال باید دید که این ابزارها تا چه اندازه قادر بوده رخدادهایی را که شکل می گیرند، مدیریت بکند. زیرا در وضعیتی که در حال حاضر قرار دارد، در ظاهر جامعه ساکت است، ولی در ناآرامی های گذشته نیز چنین بوده است.

در یازدهمین جلسه از سلسله نشست های جامعه مدنی موسسه رحمان، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه های خود را با عنوان «زندگی روزمره، دولت و جامعه مدنی» مطرح کرد. تغییر ماهیت جامعه مدنی، و برآمدن نیروهای جدید در فضای جامعه ایران، تغییر از نگاه هگلی به نگاه لوفوری برای تبیین جایگاه زندگی روزمره، ایجاد زبان جدید و گسترده توسط نسل های جدید به جای زبان قدیم که در انحصار دانشگاهیان بود، در سخنان کاشی از برجستگی ویژه ای برخوردار بود. پس از انتشار این سخنرانی در خبرگزاری خبرآنلاین، با توجه به حساسیت بحث، بازخوردهایی داشت.

از این رو تلاش کردیم در گفت و گو با صاحبنظران ، تحلیل ها و اطلاعات بیشتر در اختیار مخاطبان قرار بدهیم. دکتر نعمت الله فاضلی استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با توجه به حساسیت موضوع در گفت و گویی کوتاه، با تایید و نقد سخنان دکتر کاشی، دیدگاه های خود را در این زمینه مطرح کرد. این گفت وگو از نظرتان می گذرد:

تایید و تصحیح برخی سخنان دکتر کاشی

فاضلی با تاکید بر این که با «تحلیل آقای دکتر کاشی موافق» است که «ایران امروز به یک رویکرد زندگی‌گرا رسیده» و «همچنین ایرانیان به یک آغاز جدید نیز نیاز» دارند در باره نگاه کاشی به نگاه هگلی به جامعه مدنی گفت: «تصور نمی کنم جامعه مدنی در ایران حتی به معنای هگلی اش به طور کامل مضمحل شده باشد. بلکه می توان گفت شکل های جدیدی دارد گسترش می یابد. ولی این را هم قبول دارم که نقش زندگی روزمره و کنش‌گری های روزمره و نقش عاملیت فردی، بسیار وسیع و گسترده شده است. ضمن این که قبول دارم آن رژیم‌های حقیقت مانند گفتمان های ناسیونالیستی، اسلام گرایی، یا چپ مارکسیستی یا هر شکل دیگری از کلان روایت ها به پایان راه خود رسیده اند. آن ها همچنین نمی توانند و قادر نیستند انسجام بخش به جامعه برای تحولات باشند. اما سازماندهی جمعی برای پیشرفت اجتماعی یک ضرورت تام است و نمی تواند از بین برود.»

او با تاکید بر این که «جامعه مدنی آریستوکرات که در سخنان آقای دکتر کاشی بود، شاید تعبیر مناسب و درستی برای دوره مشروطه و دوره پهلوی اول باشد، اما در دوره پساانقلاب ۵۷ پس از مدتی طبقه آریستوکرات نداشتیم» گفت: « از این رو نمی توانم بگویم جامعه مدنی آریستوکرات بود، زیرا ما با دانشگاه توده مواجه شدیم. دانشگاهی که همگانی است و قشر تحصیلکرده، محدود به طبقات اعیان و اشراف نبود. به همین دلیل تحصیلکردگان، و دانشگاهیان، روزنامه نگاران، هنرمندان، نویسندگان، خوانندگان، یک طبقه متوسط فراگیر فرهنگی را تشکیل داده بودند که هنوز هم همین است. البته دیدگاه دکتر کاشی را قبول دارم که جامعه مدنی آریستوکراتی که در دوره های مشروطه و پهلوی شکل گرفت، و حتی در اوایل انقلاب نیز تا حدودی بود، در حال حاضر دیگر برای ما معنا ندارد، و نمی تواند کارکردی در تحولات اجتماعی داشته باشد. ولی طبقه متوسط فراگیر فرهنگی، اتفاقا از طریق سبک زندگی و تجربه های زندگی روزمره اش، از طریق تجربه های بدنمند و جسمانی اش، و از طریق تجربه هایی که معطوف به امور بسیار ساده زندگی هست، دارد مقاومت می کند و به حاکمیت فشار می آورد، و نیروهای مسلط سیاسی را به چالش می کشد، که نمونه بارز آن زنان هستند.»

جمعیت، شرایط پیچیده و دلایل آن

این استاد بازنشسته دانشگاه با اشاره به این که قبول دارد «در وضعیت بسیار پیچیده قرار داریم» گفت: « این تعبیر دکتر کاشی رو تایید می کنم که وضعیت کنونی نسبت به دوره مشروطه و دیگر دوره ها بسیار پیچیده‌تر و خطرناک‌تر است. زیرا در سال های ۱۳۰۰ و قبل از آن، جمعیت ایران حدود تا ۱۲ میلیون نفر بود. این جمعیت اکنون به حدود ۹۰ میلیون نفر افزایش یافته است. بنابراین جمعیت ایران ۹ برابر شده است. بنابراین جامعه ای با این حجم جمعیتی، و حضور تکثری از گرایش های سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، و اجتماعی، طبیعی است پیچیده و پیش بینی‌ناپذیرتر باشد. فراموش نکنیم به میزانی که جمعیت برای مثال از ۱۰ میلیون نفر به ۲۰ میلیون نفر افزایش می یابد، پیچیدگی جامعه نیز به صورت تصاعد هندسی ضریب دو نمی خورد، بلکه ضریب تا ۱۰ می خورد.»

او افزود: « با موقعیت جدید، جامعه ایران دیگر جامعه عشایری و حتی روستایی نیست. بلکه بیش از ۷۵ درصد جمعیت جامعه ایرانی در کلانشهرها و شهرها زندگی می کنند. این ساختار شهری و کلانشهری، حیات ذهنی، روانی، عاطفی، اخلاقی، وسیاسی بسیار پیچیده و متفاوتی از حیات ذهنی و اجتماعی تمام دوره های گذشته ما به وجود آورده است.»

فاضلی سپس به سطح سواد به عنوان عنصر دیگری از پیچیدگی جامعه ایران یاد کرد و گفت: «باید بگویم جامعه باسواد شده است. در دوره مشروطه تنها ۵ درصد جامعه باسواد بودند. امروزه حداقل ۸۰ درصد شهروندان جامعه ایرانی باسواد هستند؛ به عبارت دیگر جامعه خوانا و نویسا است. که این امر خود به تنهایی در جامعه ۹۰ میلیون نفری ایران، موتور بسیاری از تحولات و گرایش های بسیار پیچیده ای در جامعه شده و هست.»

ناکامی های سه تجربه بزرگ

این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه به سه تجربه مهم در تاریخ معاصر ایران اشاره کرد و گفت: « سه تجربه انقلاب مشروطه، شکل گیری ملت دولت جدید و انقلاب ۱۳۵۷، ناکامی هایی داشته اند که تجارب شان بر روی هم انباشته شده اند. این تجربه ها، ذهنیت اجتماعی ایرانیان، و تصور جمعی از خود و تاریخ خودشان را بسیار بسیار پیچیده تر از هر زمانی دیگر کرده است.»

او سپس گفت: «برخوردهایی هم که حکومت از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ به عمل آورده، جامعه را عصبی‌تر، و پیچیده تر و خلاف آنچه از اعمال خشونت منظور بوده، ایجاد شده است. به همین دلیل من با این سخن آقای دکتر کاشی به طور کامل توافق دارم؛ جامعه ما از دوره مشروطه و دوره آغاز شکل گیری ملت دولت رضا شاه، بسیار وضعیت پیچیده تر و مسایل و بحران های آن، بسیار بسیار حادتر است.»

فاضلی در ادامه به مسایل بسیار مهم جدید مانند «بحران محیط زیست به این معنا که آب، خاک، و هوای زمینی که در آن سکونت داریم، همه دچار تنش های بزرگ» است اشاره کرد و گفت: «زندگی و بقا دچار چالش جدی شده است. می خواهم تاکید کنم بحران محیط زیست در کنار ابرچالش‌های های دیگر نیاز به یک آغاز جدید را گوشزد می کند. راهبردهای گذشته، چه آن راهبردی که دولت اختیار کرده بود و چه راهبردی که مردم یا گروه های سیاسی داشتند، برای بقا یا بهبود جامعه دیگر کفایت نمی کنند تا جایی که راهبردهای مذکور حتی پایداری نسبی و موقت نیز ایجاد نمی کنند.»

دشواری تحلیل آینده ایران به دلیل رخدادپذیری آن

فاضلی نظرش را درباره تحلیل آینده این گونه بیان می کند: «این که آینده چه رخ خواهد داد، بسیار دشوار است، با اطمینان و قطعیت نمی توان از آن سخن گفت. زیرا جامعه امروز ایران رخدادپذیر شده است. منظورم از رخدادپذیر این است که مجموعه، تنش ها و تعارضاتی که در جامعه بین حاکمیت و مردم ، و گروه های گوناگون به وجود آمده، جامعه را مستعد تنش های خیلی بزرگ و ناگهانی بر اساس رخدادهای کوچک اما حساسیت‌برانگیز کرده که می تواند از این طریق تحولاتی را رقم بزند به نحوی که زمینه اجتماعی و سیاسی را تغییر بدهد. نظری بر تحولات ۱۳۸۸ به این سو نشان می دهد رخدادهای کوچک همواره زمینه ساز تغییرات بوده اند. هم بازی حکومت در عرصه سیاسی، و هم بازی بازیگران درون جامعه در مقابل آنان قواعد پیچیده تری پیدا کردند. این است که در جامعه رخدادپذیر ما نمی توانیم با تبیین علل و عوامل سیستمی یا تبیین علل و عوامل مادی عینی موجود، تصویر آینده را نشان بدهیم.»

این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه با اشاره به این که «طیفی از حکومت، تنها راهبرد مبتنی بر خشونت و ابزارهای متناسب با آن را به کار گرفته» گفت: « حال باید دید که این ابزارها تا چه اندازه قادر بوده رخدادهایی را که شکل می گیرند، مدیریت بکند. زیرا در وضعیتی که در حال حاضر قرار دارد، در ظاهر جامعه ساکت است، ولی در ناآرامی های گذشته نیز چنین بوده است.»

چرا تاکنون «آغاز» شکل نگرفته؟

فاضلی سپس نظریه ضرورت شکل گیری «آغاز نو» را مورد انتقاد قرارداد و گفت: «دیدگاهی که آقای دکتر کاشی ارائه کردند، این است که آغازی باید شکل بگیرد. منظور ایشان از شکل گیری آغاز این است که تمام آنچه حکومت در گذشته تا الآن برای مواجهه با ابرچالش ها داشته، کنار بگذارد، و طرحی نو دراندازد. پرسشی که ایشان پاسخ نمی دهد، این است که چرا تا حالا چنین آغازی شکل نگرفته است؟ چرا حاکمیت که مدت های طولانی است نسبت به وضعیت چالشی کشور آگاه شده ، طرحی نو در نینداخته است؟ پاسخ به این پرسش برعهده اندیشمندان علوم سیاسی است. ایشان در این باره پاسخی نداده اند. تنها به این اکتفا کرده اند که راه های گذشته را تجربه نکنیم و طرحی نو درانداخته شود.»

او افزود: «تصور من این است تا زمانی که میان جامعه و حکومت توازن قوا برقرار نشود، احتمالا جناحی در حکومت مایل است کماکان از ابزار زور استفاده کند. مگر این که سیر تحولات جامعه به گونه ای پیش برود، که تولید قدرت مورد نظر جناح مذکور، برای حاکمیت به صرفه نباشد. در این صورت به طرحی نو خواهد اندیشید و آغازی را دنبال خواهد کرد.»

شرایط شکل گیری آغاز؛ اشتباه کردم

این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه در پاسخ به این سوال که «آیا جامعه به این توانایی می رسد که تولید قدرت بیش از حد برای نظام سیاسی مقرون به صرفه نباشد، و به اتخاذ آغازی تازه ناگزیر شود؟» می گوید: «تصور می کنم به این سادگی ها، چنین آغازی شکل نخواهد گرفت. در جنبش مهسا تصور می کردم که اگر حکومت به پایداری سیاسی نسبی برسد، آغاز و طرح نو خود را مطرح می کند، ولی اشتباه کردم.».

فاضلی در ادامه افزود: «البته این ها به این شرط است که تحولات غیرمترقبه ای مثل جنگ در منطقه، فشارهای بین المللی خیلی وسیعتر از آنچه که تاکنون بوده است، یا تحولاتی در راس هرم نظام سیاسی، رخ ندهد. اگر چنین تحولاتی رخ ندهد و بخواهد تنها در یک روالی که تا کنون تجربه شده، یعنی درگیری میان حکومت و ناراضیان، معترضان، و به طور خلاصه مردم، فکر می کنم آن چیزی که تعیین کننده خواهد بود «برخورد» بعدی است که آیا بعد از آن، حکومت به این نتیجه می رسد که برای حفظ و پایداری خودش، باید تحولات بنیادینی را در گفتمان، سیاست ها، اقدامات، برنامه ها و اجراهای خودش، ایجاد بکند، یا نه؟

به غیر از مقاومت زندگی گرایی، فلج سازی بوروکراسی کشور

فاضلی با تاکید بر این که « آقای دکتر کاشی به درستی اشاره کردند در جامعه نیروهای زندگی گرا، و سیاست زندگی، حاکم شده است» سپس گفت: « ایشان همچنین زندگی گرایی و سیاست زندگی را از ایدئولوژی های اسلام گرایی، ملی گرایی، و چپ گرایی و لیبرالیسم گرایی متمایز کرده و گفته اند که این زندگی گرایی شکل جدیدی از سیاست است که در جامعه ظاهر شده است. اما پرسش این است که زندگی گرایی اگر بخواهد به صورت آلترناتیو و یا بدیلی برای سیاست حاکم باشد، هنوز از تعریفی روشن برخوردار نیست و تنها در جایگاه مقاومت می‌تواند کارهایی را به پیش ببرد. ولی در وجه ایجابی ، نمی تواند سامان سیاسی جدیدی را ایجاد کند.»

او افزود: « فراسیاست مردم، در مقابل سیاست حاکمیت، فقط زندگی گرایی نیست. مردم به عنوان نیروهایی که در بدنه بوروکراسی و سازمان های جامعه فعالیت می کنند، چون ناراضی و برخی حتی خشمگین هستند، عموما با اشکال پیچیده ای از کارشکنی ها، سستی ، بی توجهی ، عدم انجام وظایف کاری، کارشناسی، و اداری، در عمل ماشین بوروکراسی و اداری و سازمانی نظام حکمرانی را با چالش روبه رو کرده اند. این چالش بیشتر هم خواهد شد. به ویژه اگر در نظر بگیریم که نارضایتی های ناشی از شرایط اقتصادی زندگی، که تورم و مالیات ها به مردم تحمیل کرده، روز به روز مردم را بیشتر به این سمت و سو سوق می دهد که هرجایی که هستند، ماشین دولت را کندتر و کندتر بکنند.»

این استاد سابق دانشگاه، با اشاره به این که «این ها، هزینه های تولید قدرت حکومت را بسیار بسیار سنگین می کند. از این رو فقط سیاست زندگی گرایی نیست که مقاومت را ایجاد کرده است، بلکه شکل های پیچیده ای از ناهمکاری، با هدف ها و برنامه های حکومت در نظام اداری هم شکل گرفته است.» افزود: « به هر اندازه که دولت به قطبی شدن جامعه دامن بزند، یعنی نیروهای حامی و طرفدار خودش را به طور نمادین متمایز بکند، و سیاست حامی پروری اش را گسترش بدهد، در عمل هم تنش های زندگی گرایی، و هم تنش های بوروکراتیکی که مردم ایجاد می کنند، کار را برای ایجاد ثبات سیاسی توسط حاکمیت دشوار و دشوارتر می کند. از این رو می خواهم بگویم تنها در صحنه خیابان ها نیست که شاهد تنش حاکمیت با مردم هستیم. زیر پوست سازمان ها هم تنش بزرگی، شکل گرفته است.»

سناریوهای آینده

فاضلی در ادامه در ارتباط به سناریوهای آینده تاکید کرد که تصور می کند «یکی از سه سناریو، ممکن است در آینده نزدیک، یعنی در دو سه سال آینده، ورق را برگرداند.» او سه سناریو را این گونه شرح داد:

سناریوی اول: تغییر از طریق وقوع رخدادی در نیروهای سیاسی درون حاکمیت، و یا در حوزه رهبری .و ...
سناریوی دوم: ایجاد ناآرامی ها، و یک درگیری دیگر .
سنارویوی سوم: عدم توانمندی حاکمیت در تامین هزینه های حرکت های فرسایشی و کاهنده ای که میان سیاست زندگی مردم و کارشکنی های گسترده در سازمان ها وجود دارد.

طبیعی است اگر سه مورد بالا با تنش های منطقه ای، تحریم های گسترده تر، یا بحران های زیست محیطی ناگهانی شدیدتر همراه بشود و تدبیری کارگشا برای مهار آن اندیشیده نشود، سرعت تغییرات افزایش می‌یابد.»

دیگر خبرها

  • (عکس) ترسناک، وهم‌آلود و اسرارآمیز؛ دریاچه ارواح کجاست؟
  • (تصاویر) «قبرستان ممنوعه تهران» کجاست و مدیریت آن با کیست؟
  • (تصاویر) «قبرستان ممنوعه تهران» کجاست و مدیریت آن با چه کسانی است؟
  • تهران قدیم | «قبرستان ممنوعه تهران» کجاست و مدیریت آن با چه کسانی است؟ / عکس‌
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری از ایران فردا | برخوردها از سال ۸۸ جامعه را پیچیده‌تر کرده | تنش‌های بزرگ در دل رخدادهای کوچک است!
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
  • برگزاری ملاقات مردمی استاندار آذربایجان شرقی
  • وزیر صمت مطرح کرد: واردات خودروهای کارکرده منتظر مصوبه دولت
  • ملاقات مردمی استاندار آذربایجان شرقی
  • دیدار وزیر دادگستری با رییس کانون فدرال سردفتران روسیه